گل یخ

آغاز همیشه معنا دار نیست،این پایان است که معنا می کند راه را،بیراهه را

گل یخ

آغاز همیشه معنا دار نیست،این پایان است که معنا می کند راه را،بیراهه را

آهای خوشگل عاشق

آهای خوشگل عاشق آهای عمر دقایق

 

آهای بسته به موهای تو سنجاق شقایق

 

 

آهای ای گل شب بو آهای گل هیاهو

 

آهای طعنه زده چشم تو به چشمای آهو

 

 

دلم لاله عاشق آهای بنفشه تب

 

نکن غنچه نشکفته قلبم را تو پرپر

 

 

من که دل به تو دادم چرا بردی ز یادم

 

بگو با من عاشق چرا برات زیادم؟

 

 

آهای صدای گیتار آهای قلب رو دیوار

 

اگه دست توی دستام نذاری خدانگهدارررررررر

 

 

 

       خدانگهداررررررررررررررررر

کولی

کولی

 

 

شب من پنجره ای بی فردا

 

روز من قصه تنهایی ها

 

مانده بر خاک و اسیر ساحل

 

ماهی ام،ماهی دور از دریا 

 

 

هیچ کس با دل آواره من

 

لحظه ای همدم و همراه نبود

 

هیچ شهری به من سرگردان

 

در دروازه خود را نگشود

 

 

کولی ام،خسته و سرگردانم

 

ابر دلتنگ پر از بارانم

 

 

پای من خسته از این رفتن بود

 

قصه ام قصه دل کندن بود

 

دل به هر کس که سپردم دیدم

 

راهش افسوس جدا از من بود

 

 

صخره ویران نشود از باران

 

گریه هم عقده ما را نگشود

 

آخر قصه من مثل همه

 

گم شدن در نفس باد نبود

 

 

روح آواره من بعد از من

 

کولی در به در صحراهاست

 

می رود بی خبر از آخر راه

 

همچنان مثل همیشه تنهاست

 

 

کولی ام،خسته و سرگردانم

 

ابر دلتنگ پراز بارانم