آغاز همیشه معنا دار نیست،این پایان است که معنا می کند راه را،بیراهه را
درباره من
جویبار می شوم بیایی کنارم بنشینی
تماشایت کنم
پلک هم نمی زنم لبخندت را آب نبرد
آنوقت می گویی ته چشمانت موج می زنم
می دوم جلوی آینه بینم موهات چشکلی تاب می خورد
باز تاریک است
انگاری توی خواب گمت کرده باشم
چشم هم بگذارم می آیی!
می بینمت از پشت پنجره رد می شوی
از باغچه نعنا چیدی
عطرش اتاق را خنک کرده
جویبار می شوم دستت را به من بسپاری
میگویی بگذار ببینم هنوز موج می زنم
چشم باز می کنم
نیستی!
توی آینه غرق می شوم.
ادامه...
سلام گو گولی مگوری من خوبی؟ من عزیزم رفته بودم عروسی جای شما خالی بود البته به شما گفتم که بیاید ولی شما منو زدید راستی منظورت که گفتی منو لنگ کنی چیه؟ من کشتی بلد نیستم من بوکسورم اگه مردی بیا با هم دعوا کنیم... ها ها ها ترسیدی حالا خوبین شما همین الانم دارم میرم بازم عروسی شب من از ساعت ۱۱ میام تو اینترنت دوس داشتی بیا چت کنیم راستی ممنون از گل افتاب گردونی که واسم فرستادی ولی هنوز تخمه هاش نرسیده بابا اهنگ میبینم که تو وبت اهنگ گذاشتی بابا کلاس...
بیار ای خالق عشق همش عشقو همش عشق
فدات بازم میام جات برم عروسی یه شام بزنیم تو رگ بر میگردم
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
سلام گو گولی مگوری من
خوبی؟
من عزیزم رفته بودم عروسی جای شما خالی بود البته به شما گفتم که بیاید ولی شما منو زدید
راستی منظورت که گفتی منو لنگ کنی چیه؟
من کشتی بلد نیستم من بوکسورم اگه مردی بیا با هم دعوا کنیم... ها ها ها ترسیدی
حالا خوبین شما
همین الانم دارم میرم بازم عروسی
شب من از ساعت ۱۱ میام تو اینترنت دوس داشتی بیا چت کنیم
راستی ممنون از گل افتاب گردونی که واسم فرستادی ولی هنوز تخمه هاش نرسیده
بابا اهنگ میبینم که تو وبت اهنگ گذاشتی بابا کلاس...
بیار ای خالق عشق همش عشقو همش عشق
فدات بازم میام جات
برم عروسی یه شام بزنیم تو رگ بر میگردم