تو را گم کرده ام امروز
و حالا لحظه های من
گرفتار سکوتی سرد و سنگینند
و چشمانم
نمی دانی چه غمگینند
چراغ روشن شب بود
برایم چشمهای تو
نمی دانم چه خواهد شد
پرازدلشوره ام
بی تاب و دلگیرم
کجا ماندی ؟
که من بی تو هزار بار در هر
لحظه می میرم.
نیمه شب بود و منم مست و خراب
فکر عشق تو ربود از من خواب
دیدگان پر اشکم می ریخت
دم به دم یکسره بر گونه ام آب
در میان اینچنین موج دمادم هر دم
دل دیوانه به گرداب در تاب
دریایم و در انتظارت ای دوست
یک لحظه براین خستهء بی تاب بتاب
بهتر از این مرا فرصت نیست
از پس پرده برون آی درین لحظهء ناب...
تقدیم به بهترینم
بیا که دنیا وفا نداره
سلام تبریک میگم به منم یه سر بزن
خوش بحال اون کسی که تو اینقدر دوسش داریو واسش چیزیم مینویسی
تبریک میگم.وب عالی و خوبی داری.فقط اگه تونستی قالب وبتو عوض کن چون خیلی ساده است.بازم سر بزن!
سلام الهه جان وبت درسه
سلام خوبی آپیدم منتظرتم بیا فعلا بای[لبخند][گل][گل]
سلام آشنای من
ممنون از حضورت
با تبادل لینک موافقم
همگان میگویند:
پنجره سرد...تهی....خالی از احساس است.....
لیک می دانم من
راز این پنجره چیست..
آن شبی که نگهی بر نگهی خورد گره..
پنجره حایل بود....پنجره سخت گریست......
....
من چه سازم با دل..این دل غمزده..بی کس..پر راز...ساز تنها..بنواز...
خیلی زیبا بود ممنونم سر زدی بازم از این کارا بکن